کد مطلب:149438 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:160

اباء حسین از بیراهه رفتن
در نفس المهموم است (ص 40): «فقال له اهل بیته: لو تنكبت الطریق الاعظم كما فعل ابن الزبیر كیلا یلحقك الطلب، فقال: لا و الله لا افارقه حتی یقضی الله ما هو قاض» [1] .

این هم یك نمونه است از روح شجاعت و فروسیت و مردانگی اسداللهی.

ابن زیاد بعد از تنها ماندن مسلم تصمیم گرفت نماز را در مسجد بخواند. گفت: «برئت الذمة من رجل من الشرطة و العرفاء و المناكب - رؤوس العرفاء - و المقاتلة صلی العشاء الا فی المسجد» [2] .


معنای «مقاتل» سرباز است. شرطه و شرطی كه جمعش شرطه است: و هم الطائفة من خیار أعوان الولاة و فی زمانناهم رؤساء الضابطة (منجد). «عرفاء» جمع عریف است: القیم بأمر القوم [3] . مناكب جمع منكب است به معنای عریف، و در اینجا رؤسای آنها مراد است.


[1] [خاندانش به او گفتند: بهتر است از شاهراه نروي چنانكه ابن زبير نرفت تا به تو دسترسي پيدا نكنند. فرمود: نه به خدا سوگند از شاهراه جدا نشوم تا خدا آنچه را مقدر فرموده عملي سازد.].

[2] [من از تمام سران مأموران امنيتي و سرپرستان قبائل و سربازاني كه نماز عشاء را در مسجد نخوانند امان را برداشتم.].

[3] [شرط گروهي از بهترين ياران زمامداران را گويند، و در زمان ما همان مأموران امنيتي هستند، و عرفاء جمع عريف است كه سرپرست امور قوم را گويند.]